ضرورت توجه به گفتمان سازی اقصاد مقاومتی
نگاه به اتفاقات بوجود آمده در مقوله اقتصاد مقاومتی چه در حوزه سیاستگذاری و چه در حوزه اقدام و عمل، بیانگر این است که بطور کلی موضوع مزبور دربرگیرنده سه رکن اساسی و مهم می باشد:
1- رکن سیاستگذاری (سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری)
2- رکن تدوین برنامه های عملیاتی (ستا د فرماندهی اقتصاد مقاومتی در دولت)
3- رکن مردم (اجرا کننده سیاستها و برنامه های تدوین شده)
به نظر میرسد تا این سه رکن بویژه رکن دوم و سوم به یک فهم و برداشت مشترک از اینکه در موضوع اقتصاد مقاومتی به دنبال چه اهدافی هستند، نرسند، در رسیدن به رهیافت های اقتصاد مقاومتی با چالشهای اساسی روبرو خواهیم بود.
مقاو معظم رهبری در سال1392با توجه به شرایط بوجود آمده در کشور بویژه اعمال تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی و هم پیمانانش علیه جمهوری اسلامی ایران ، موضوع اقتصاد مقاومتی را در 24 بند جهت اجرا و پیگیری به سران سه قوه ابلاغ فرمودند. ولی به دلایلی که پرداختن به آن از حوزه این یادداشت خارج میباشد ، خواسته ها و نیات ایشان از این مقوله استراتژیک محقق نگردید. این امر باعث شد تا مقام معظم رهبری در پیام نوروزی، سال جاری را به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری کنند(رکن اول). دولت تدبیر و امید به منظور جامه عمل پوشاندن به فرمان رهبری و عملیاتی نمودن سیاستهای 24گانه رهبری، ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را در دولت تشکیل و جهت رسیدن به اهداف تعیین شده برنامه های 12گانه را تدوین و جهت اجرا متناسب با نوع اهداف به وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی ذیربط ابلاغ و در حال پیگیری میباشد (رکن دوم).
به نظر میرسد رکن اصلی و با اهمیت مقوله اقتصاد مقاومتی که سهم بیشتری در موفقیت این برنامه و پروژه مهم ایفا میکند، مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی می باشد. به عبارت سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصاد مقاومتی هرچند به خوبی تهیه و تدوین شده باشد، نهایتاً موفقیت آن در اجرا مشخص خواهد شد. یعنی هرچه افراد جامعه در سطوح مختلف از نظر زبان ،فهم و دانش در زمینه اقتصاد مقاومتی و اهداف آن، اطلاعات جامع و کافی داشته باشند بطور یقین برنامه های مدنظر اقتصاد مقاومتی محقق خواهد شد در غیر اینصورت نخواهیم توانست به اهداف مورد نظر نایل گردیم. بنابرین در این برهه زمانی حساس نیازمند ایجاد تغییر در نگرش و رفتار افراد جامعه در خصوص اهداف اقتصاد مقاومتی هستیم. بطور کلی برای ایجاد تغییر در مردم جامعه در ارتباط با موضوعات مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باید آن موضوع از طریق تئوری تغییر در جامعه بسط ، ترویج و گسترش یابد. تئوری تغییر بیانگر این است که ابتدا باید دانش موضوع مدنظر جهت انتقال به مردم متناسب با سطح آگاهی آنها آماده و برابر شیوه های مناسب آموزشی به مردم منتقل گردد. اگر این انتقال دانش بخوبی صورت بگیرد، تغییر نگرش افراد را به دنبال خواهد داشت. تغییر نگرش به تغییر رفتار فردی و نهایتاً به تغییر رفتار گروهی منجر خواهد شد. خوشبختانه این موضوع هم در فرمایشات مقام معظم رهبری و هم از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی مستقر در دولت در قالب گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی دیده شده است. فلذا گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی برای اینکه در کشور نظامند اجرا، پیگیری و منجر به نتیجه اثربخش گردد، میبایست از الگوی تئوری تغییر پیروی نماید. یعنی :
1- انتظاراتی که در راستای اقصاد مقاومتی از مردم میرود باید مشخص گردد.
2- تبدیل انتظارات مزبور در قالب دانش و مولفه های قابل انتقال به مردم جامعه متناسب با اگاهی سطوح مختلف جامعه هدف.
3- تعیین شیوه آموزشی مناسب بازهم متناسب با جامعه هدف مورد نظر برای انتقال دانش اقتصاد مقاومتی.
4- انتخاب افراد متخصص و صاحب نظر جهت انتقال دانش اقتصاد مقاومتی به افراد جامعه.
5- اخذ بازخورد و شناسایی نقاط قوت و ضعف و اصلاح موارد مربوطه.
در پایان ذکر این نکته مهم است که رسیدن به اهداف پیش بینی شده در اقتصاد مقاومتی کار یک سال و دو سال نیست هرچند که برخی از برنامه ها را میتوان در زمان کوتاهی محقق ساخت. ولی پروژه اقتصاد مقاومتی پروژه ای است بلند مدت وطولانی ولی هرچه بتوانیم مردم را از طریق گفتمان سازی مناسب ، اصولی و کارشناسی شده وارد میدان عمل نمائیم بطور حتم در کوتاهترین زمان ممکن به اهداف مورد نظر خواهیم رسید.